پا به کلمه

؟

کلمه ها تنانگیِ تجربه اند.

شایان تدین
صادره از بندرلنگه

shtkian@gmail.com

بیهودگی همچنان بیهوده بود و بی میلی همچنان بی میل، اما یک نیرویِ حیاتیِ مبرمِ جنون آسا بر من مسلط شد. هنوز نمرده بودم.
"اینگمار برگمان"

مقدمه ای بر یادداشت های تصویری + اینستاگرام

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۵۵ ق.ظ

اولویتِ این سری یادداشت ها، صفحه ی اینستاگرام است و همانجا دنباله اش را می گیرم:

https://www.instagram.com/shayan_tadayyon/?hl=en

 این ظهور عکس است و نه سینما که تاریخ را به پیش و پس از خود تقسیم می کند.
رولان بارت

 تاریخ عکاسی، فصلی از تاریخِ تصویر است و همه ی تاریخِ تکرار تصویر، تصدیقِ تصویر و فرایندِ ارجحیت آن بر واقعیت. تاریخِ عکاسی تاریخِ نگاهِ استحاله یافته است. تامل در یک عکس _در عین حال تامل در برشی از زمان_ ایجادِ فرصتی برای دیدن است. آنچه اینستاگرام یکی از موجباتِ اصلی از کف رفتن آن است.

 "از راه های رام کردن عکس: همه پذیر کردنش، همه پسند کردنش، هر روزه کردنش..." صفاتی که شبکه های اجتماعی و خاصه اینستاگرام (به عنوان فصلی از فصل های تاریخِ تماشا) با قاطعیت بر آن پافشاری می کنند. از طرفی، سال هاست تصویر از واقعیت پیشی گرفته و این ارجحیت در هزاره ی دوم وضعِ ترسناکی دارد. انبوهِ دیده ها انبوهی از ندیدن به بار آورده و حالا ما در کوریِ جمعیِ هیستریکی به سر می بریم. عکس، شگفت انگیزی اش را از دست داده و عکاسی هم دیگر کارِ دشوار و سنگینی نیست. در این شرایط چاره یکتاست: باید از دیدن دفاع کرد. باید به نجاتِ تماشا برخاست. در برابر رام نمودنِ عکس و در مقابله با این استبدادِ تصویریِ همه پذیر باید مقاومت نمود. حالا به بهانه ی 70 ساله شدنِ آژانس مگنوم و با توجه به این که دیدنِ عکس و نوشتن و خواندن درباره ی عکس ها و عکاسی از مشغولیت های فکری ام بوده اند، سعی خواهم نمود همینجا، هرزگاهی، از عکس ها و درباره ی عکاسی با تامل در یک تصویر و برشِ تاریخی بنویسم، تا هم استفاده ی بهینه ای از اینستاگرام باشد و هم به نوبه ی خودم در برابر آن ایستادگی بکنم. به واقع سعیم این خواهد در این مجال، شدتی در دیدنِ اقلِ کم خودم ایجاد کنم و نگاه های بی تفاوتِ اینستاگرامی را در نوردم؛ با ملاحظاتی در باب لحظه ی معین. عکاس چه می کند و چگونه در خوانشِ من راهی به گزاف نخواهد داشت. خوانشِ من از خودِ تصویر است و ارجاعاتش. امیدوارم زیاده گویی نکرده باشم و نکنم.

#عکس_خوانی 
#تاریخ_تصویر
#تاریخ_تماشا
#اکفراسیس

*Roger Fenton's assistant seated on Fenton's 
photographic van, Crimea, 1855

*در روزهایی که عکاسی، سخت کوشیِ عاشقانه ای می طلبید، در میانه ی قرن نوزدهم، راجر فنتون و دستیار و هم راهِ او در جنگِ کریمه مارکوس اسپارلینگ (که مشاهده اش می کنید) اولین عکس های جنگ و اولین عکس های سفریِ تاریخ را ثبت می نمودند.

راجر فنتون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی