پا به کلمه

؟

کلمه ها تنانگیِ تجربه اند.

شایان تدین
صادره از بندرلنگه

shtkian@gmail.com

بیهودگی همچنان بیهوده بود و بی میلی همچنان بی میل، اما یک نیرویِ حیاتیِ مبرمِ جنون آسا بر من مسلط شد. هنوز نمرده بودم.
"اینگمار برگمان"

 _انتظام بخشیدن به آنچه تجربه می کنم، می اندیشم و مینویسم. اول از همه از سرِخودخواهی. بعد شوقِ صادقانه ای که برای نفسِ "رابطه" و نفسِ "دیگری" دارم.

 _دریچه ی چشم و دلم را وا کرده، پا به کلمه خواهم داد.


_نا گفته ها بلندبالایند و مجال بی رحمانه کوتاه. مساله ای که نه، همه، وسوسه است.

_خلاصه غرض، غریضه ی بقاست. غریضه ی صدا/کلمه داشتنُ ادامه دادن. تعاملی اگر نیابم، پژواکی کافی ست.